عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



نه همیشه برای عاشق شدن به دنبال باران و بهار و بابونه نباش گاهی در انتهای خارهای یک کاکتوس به غنچه ای می‌رسی که ماه را بر لبانت می‌نشاند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ★شب بارانی★ و آدرس ashke-asemaan90.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:
 

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 103
تعداد نظرات : 264
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


عزیزانم به36 زبان دنیـــــــــــا وبلاگ ❤شب بارانی❤ رو بخونید ... ...
....

جاوا اسكریپت

...

 ....... .....

آمار مطالب

:: کل مطالب : 103
:: کل نظرات : 264

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز :
:: باردید دیروز :
:: بازدید هفته :
:: بازدید ماه :
:: بازدید سال :
:: بازدید کلی :

RSS

Powered By
loxblog.Com

بزن باران،بزن باران
یک شنبه 30 مهر 1391 ساعت 11:31 | بازدید : 1998 | نوشته ‌شده به دست رامین.خیس باران | ( نظرات )

توعاشق پیشه ای؛همیشه ای محشربه پاکن

منو عاشق ترین آوارۀ عـــــــــالم صدا کن

من از مکتب سراغ قبلۀ عشقــــو گــــرفتم

تو اینجا تا ابد از عشق مــــردن ها بنا کن

بزن بارون بزن خیسم کن آبم کن ترم کن

کمک کن تازه بارون من غریبم پرپرم کن

بزن آتیش به جونم شعله کن خاکسترم کن

بزار سر روی دوشم سایه تو، تاج سرم کن

صدام کن ای صداقت پیشه رویای عزیزم

تموم دل خوشیم اینه که دل با تـــــو رفیقه


|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
جمله های عاشقانه روز بارانی
شنبه 29 مهر 1391 ساعت 19:26 | بازدید : 1220 | نوشته ‌شده به دست رامین.خیس باران | ( نظرات )

 

شبی غمگین ، شبی بارانی و سرد مرا در غربت فردا رها کرد ، دلم در حسرت دیدار او ماند مرا چشم انتظار کوچه ها کرد ، به من می گفت تنهایی غریب است ببین با غربتش با من چه ها کرد ، تمام هستی ام بود و ندانست که در قلبم چه آشوبی به پا کرد ، او هرگز شکستم را نفهمید اگرچه تا ته دنیا صدا کرد .

با تو زیر بارانم ، چتر برای چه ؟ خیال که خیس نمی شود !
::
::
خدا روز بدون رنج، بدون خنده، بدون اندوه، وآفتاب بدون باران وعده نداده است
::
::
تنها برخی از آدمها باران را احساس می کنند !
بقیه فقط خیس می شوند !
::
::
یادگاری واسه بارون / آرزوهایی که خاک شد
وقتی رفتی زیبا / انگار روح از تنم جد
ا شد
::
::
هم رازکویرم تب باران دارم. درسینه دلی شکسته پنهان دارم .
برگوشه سنگ قبرمن بنویسید. من هرچه که دارم ازرفیقان دارم
::
::
دلم همچو آسمان،پر از ابرهای بارانیست،
ای کاش دلم امشب بگرید، شاید که بغض عشق در چشمانم بشکند….
::
::
باران از راه رسید ، عشق را دوباره در مزرعه ی خالی تنم پروراند
زندگی را در آسمان آبی چشمم حس کرد ، ناگهان پایییز عشقم از راه رسید
آری رفت ولی هنوز قلبم برای اوست . . .
::
::
ازمیان کسانى که براى دعاى باران به تپه ها مى روند تنها کسانى که چتر با خود مى برند به کارشان ایمان دارند.
::
::
قطره بارون ممکنه کوچک دیده بشه ٬ اما یک گل تشنه ٬ همیشه منتظر باریدنشه . . .
یک اس ام اس ممکنه ساده برسه ٬ اما قلب فرستندش خیلی به یادته . . .
::
::
تا نباشد این جدایی ها، کس نداند قدر یاران را، کویر خشک می داند، بهای قطره باران را..
::
::
دیشب که باران آمد ، میخواستم سراغت را بگیرم . . .
اما خوب میدانستم این بار هم که پیدایت کنم ، باز زیر چتر دیگرانی . . .
::
::
شبی از ‎پشت یک تنهایی نمناک و بارانی، تو را با لهجه گلهای نیلوفر صدا کردم، تمام شب برای با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم

 

باران ، یا دوشِ آب ، چه فرقی می‌کند ؟
وقتی عاشقی ، زیرِ هیچ‌ کدام ، آواز نخواند . . .

 

باز باران آمد
از هوا یا ز دو چشم خیسم ؟
نیک بنگر !
چه تفاوت دارد . . .
::
::
بی تو هر شب عاشقی بارانی ام / لاله پژمرده و زندانی ام
بی تو در کنج همه دلواپسی / بی تو من آغاز یک ویرانی ام . . .
::
::
بغضهایم را به ابرها می دهم و قلبم را از نام تو پر می کنم . .
باران که ببارد آواز قلبم شنیدنی است . . .
::
::
دوبیتی های من غم میشمارند / رباعی های من نم میشمارند
غزل هایم برای دیدن تو / قطره های باران را میشمارند . . .
::
::
چشمهای من از دوریت کنون مثل آسمان بارانیست ، ابرها میبارند و آرام میشوند اما چشمهایم می بارند و بیقرار تر میشوند . . .
کاش تا ابرها آرام نشده اند بیایی . . .
::
::


من شکستم تا تو را عاشق کنم / بعد من باران فقط آب است و بس
هر که بعد از من سراغت را گرفت / زشت یا زیبا فقط خواب است و بس . . .


::
::
فیزیک بلد نیستم… اما ثابت می کنم در روزهای بارانی جای خالی آدم ها بزرگتر می شود…
::
::
::
بی تو من از نسل بارانم ، چون ابر بهارانم گریانم
بی تو من با چشم گریان ، سیل غم برد آشیانم . . .

 


|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
پنج شنبه 27 مهر 1391 ساعت 2:3 | بازدید : 921 | نوشته ‌شده به دست رامین.خیس باران | ( نظرات )

 گناهانم را دوست دارم!

 

 

 

بیشتر از تمام کارهای خوبی که کرده ام،

 


می دانی چرا ؟!

 

 

 


آن ها واقعی ترین انتخاب های منند...!


یعنـــی میشود روزی برسد

که بیایی

مرا در آغوش بگیری

بخواهم گله کنم ....

بگویی هیس

همه کابوس ها تمام شد ....

 

 

 


|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
سه شنبه 25 مهر 1391 ساعت 15:10 | بازدید : 902 | نوشته ‌شده به دست رامین.خیس باران | ( نظرات )

به دوستت دارم هايم كه ايمان نياوردي ....

...، مي روم

نبودنم را باور كن

*******************

حکـــايت تلـــخيـــست ؛

مانــــــده ام بــــــرای تــــــــــــو !

رفتـــــــــه ای بــــــرای ديـــگـــــــــری …

***********

چه فرقی می کند مهر باشد

 

یا آبان و یا آذر ماه...!؟

 

وقتی تو باشی و پاییز باشد

 

باران، برگها و ابر باشند

 

زندگی رنگ دیگری دارد؛

 

من وپاییز هر دو عاشق توهستیم!

 

نگاه تو در شعرم پیداست،

فقط صدایم کن...


|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
خزان
پنج شنبه 20 مهر 1391 ساعت 2:21 | بازدید : 1850 | نوشته ‌شده به دست رامین.خیس باران | ( نظرات )

پاییز غریب و بی رحم ، اون همه برگ مگه کم بود ؟ / گل من رو چرا چیدی ، گل من دنیای من بود

شبیه برگ پاییزی ، پس از تو قسمت بادم / خداحافظ ، ولی هرگز نخواهی رفت از یادم
خداحافظ ، و این یعنی در اندوه تو می میرم / در این تنهایی مطلق ، که می بندد به زنجیرم

آنان که پاییز را دوست ندارند نمیدونند که پاییز همون بهاریست که عاشق شده ، پاییزتیم


 

پــــاییز می رسد ...

و از انبوه برگ های زرد رنگ ،

میوه هایی طلایی رنگ باقی مانده اند !

انبوه برگ های رقصنده با باد ...

هیچگاه اجازه جلوه به میوه ها را نداده بودند ؛

چه در بهار و چه در تابستان !

و عجیب که خـــزان ،

برگ ها را بی قیمت کرد و میوه ها را قیمتی !!

 

 

 


|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
چهار شنبه 19 مهر 1391 ساعت 5:6 | بازدید : 981 | نوشته ‌شده به دست رامین.خیس باران | ( نظرات )

باز باران . . . . . . . .


چه سنگین گذشت عصر بارانی ام

گویی نوازش نمی کرد، باران صورتم را

گریه ام، فریادم، تنها سکوتی بود

تا حرفهایم

در بستری از بغض بخوابند


باران که می بارد تمام کوچه های شهر پر از فریاد من است که می گویم:


من تنها نیستم , تنها منتظرم

 


|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تنهــــــــــــــــــــــــــــایی
سه شنبه 18 مهر 1391 ساعت 14:21 | بازدید : 1197 | نوشته ‌شده به دست رامین.خیس باران | ( نظرات )

 از درد تنهایی بمیـــــ ر (!) 



امــ ــا زاپـــ ــاس عشـــــق کسی نـَشـــــ و !!!!!



تنهـــــایی خیــــلی بــا ارزشتـــــر از این حرفـــاست . .

 

 برای تنهاییم

پاکتی سیگار کفایت میکند

 

آتشش هم همان نگاه سردت!

 

تنها چیزی که این روزها از من دریغش نمی کنی…



|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
از خدا چه بخواهم ؟
دو شنبه 3 مهر 1391 ساعت 15:27 | بازدید : 1862 | نوشته ‌شده به دست رامین.خیس باران | ( نظرات )

آســمـان هـــم کـه بـاشــی

بغلــت خـواهــم کـرد

فــکر گــستـردگـی واژه نبــاش

هـمه در گــوشه ی تـنـهایـی مـن جـا دارنـد


پـُـر از عـاشـقـانـه ای تـو

دیـگر ازخـدا چـه بـخواهـم ؟

 


|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تـو بشـو سـاحل قلــبـم
دو شنبه 3 مهر 1391 ساعت 15:27 | بازدید : 1182 | نوشته ‌شده به دست رامین.خیس باران | ( نظرات )


|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
دوســــــــــــتدارم
دو شنبه 3 مهر 1391 ساعت 15:23 | بازدید : 1913 | نوشته ‌شده به دست رامین.خیس باران | ( نظرات )

من ، امیدی را در خود باور ساخته ام

تار و پودرش را ، با عشق تو پرداخته ام

مثل تابیدن مهری در دل

مثل جوشیدن شعری از جان

مثل بالیدن عطری در گل

جریان خواهم یافت

راه خواهم افتاد

باز از ریشه به برگ

باز ، از "بود"  به  "هست"

باز ، از خاموشی تا فریاد

♥ دوســــــــــــتدارم عــــــــــشق  مـــــــــــــــن ♥


|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
وااااااااااااااااااااااااااااااااااااای سوختم
یک شنبه 2 مهر 1391 ساعت 15:55 | بازدید : 1643 | نوشته ‌شده به دست رامین.خیس باران | ( نظرات )

گفتم : تو ش‍‍‍‍ـیرین منی. گفتی : تو فرهـادی مگر؟

گفتم : خرابت می شـوم. گفتی : تو آبـادی مگـر؟

گفتم : ندادی دل به من. گفتی : تو جان دادی مگر؟

گفتم : ز کـویت مـی روم. گفتی :تو آزادی مگـر؟

گفتم : فراموشم مکن. گفتی : تو در یادی مگر؟

این که من میکشم

درد بی تو بودن نیست

تاوان با تو بودن است


|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
یک شنبه 2 مهر 1391 ساعت 15:51 | بازدید : 631 | نوشته ‌شده به دست رامین.خیس باران | ( نظرات )

تنهــــایـی یعنی :
یه وقتهایی هست میبینی فقط خودتی و خودت !

رفیق داری ؛
همــــــــدرد نداری !

خانواده داری ؛
حمــــــــایت نداری !

عشق داری ؛

تکیـــــــــه گاه نداری !

مثل همیــــشه....
همه چــــــی داری ولی هیچ کسی رو نداری....!!!

بالشت خودم را ترجیح میدهم

شانه هایت مانند بالشت مسافر خانه است

خوب میدانم

سر های زیادی را تکیه گاه است


|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
عـــــــشق
یک شنبه 2 مهر 1391 ساعت 15:42 | بازدید : 1283 | نوشته ‌شده به دست رامین.خیس باران | ( نظرات )

کودکی گفتند :عشق چیست؟گفت:بازی


به نوجوانی گفتند : عشق چیست؟گفت : رفیق بازی…

 
به جوانی گفتند : عشق چیست؟ گفت : پول و ثروت


…به پیرمردی گفتند :عشق چیست؟گفت :عمر

 
به عاشقی گفتند : عشق چیست؟چیزی نگفت آهی کشید و سخت گریست


به گل گفتم: عشق چیست؟گفت : از من خوشبو تره


به پروانه گفتم: عشق چیست؟گفت :از من زیبا تره


به شمع گفتم عشق چیست؟ گفت: از من سوزنده تره


به عشق گفتم تو آخر چه هستی ؟؟؟گفت نگاهی بیش نیستم


|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6